عرفان بابایی

فعالیت های جدید...

دو سه روزه یاد گرفتی از ته گلو حرف می زنی!!! ههه ههه هه خیلی خنده داره! فیلم ازت گرفتم ... چند بار خواستم ادای کارت رو در بیارم گلوم درد گرفت موندم چجوری پشت سر هم این کار رو می کنی تازه!..... کلی خودت از صدای خوشکل خودت لذت می بری....   وقتی گریه می کردی بالا و پایینت می کردم تا آروم بشی و تو هم یاد گرفتی و از تقریبا 3 ماهگی این فعالیت زیبا رو انجام می دی و به قول حاله زهرا فنر میشی    چند روز هست که دیگه دنبال صدا می گردی و از هر جایی باهات صحبت کنم بر می گردی و دنبالم می گردی :) بعضی وقت ها چنان می چرخی انگار نه انگار که گردنت استخوان داره!!!!!.....   تا یک هفته پیش تلوزیون برات ممنوع بود ... برات بی بی ...
21 ارديبهشت 1391

واکسن چهار ماهگی

واکسن چهارماهگیت رو شکر خدا به خوبی پشت سر گذاشتی...تا اومدیم خونه شروع کردم به گرم کردن محل واکسن و تا اونجا که تونستم گرم نگهش داشتم شکر خدا فقط یه کوچولو تب کردی و جای واکسنت هم خیلی سفت نشد.... اما بگم که از استامینوفن اصلا خوشت نمی آد و عمو حسن یکی برات داد که مزه انگور میداد و شیرین بود البته اون و هم خیلی علاقه نشون ندادی با بغض می خوردی  این عکس استامینوفن خوردنت ...
21 ارديبهشت 1391

ورجه وورجه هات

قشنگ یادم می آد که یه مطلب با همین عنوان موقع جنینت نوشتم! عزیزم حالا بزرگ شدی و باید از ورجه وورجه هات بنویسم   همین و بگم که این روز ها تنها گذاشتنت دیگه خطرناک شده!!!! دیگه یه جورایی میپری  با دستهای کوچیکت هم بال بال می زنی! ...
21 ارديبهشت 1391
1